ضربت نادرست، با خام دستی زدن، بد زدن، بد ساختن، سرهم بندی کردن سایر معانی: (به ویژه هنگام زدن ضربه در بازی گلف) بد زدن، بد انجام دادن، (دست و پا) چلفتی کردن، خام دستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(عامیانه) دست و پا چلفتی، کسی که چیز زود از دستش می افتد و می شکند