پرونده، سوابق، دوسیه سایر معانی: پرونده، دوسیه، سوابق [حقوق] پرونده، دوسیه، لایحه توجیهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لفاف، پوشه، تاه کن سایر معانی: پرونده، (شخص یا اسباب) تاشو، جمع شو، لفاف در کاغذ [کامپیوتر] پوشه - پوشه، دایرکتوری فرعی یک دایرکتوری فرعی ( مک اینتاش، ویندوز ) یا گروهی از تصاویر برنامه ای ( ...
تصمیمگیری درمورد ترکیب سرمایهگذاریها و داراییها و ایجاد موازنه میان خطر و بازده [اقتصاد]
واژههای مصوب فرهنگستان