[نساجی] زنجیر تا خورده ( پلیمر) [پلیمر] زنجیر تاشده، زنجیر تاخورده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] گسل چین خورده الف) هر گسلی که در اثر چین خوردگی دچار تغییر شکل شده است. ب) گسل معکوسی که در کمر بالای آن نتیجه شکل گیری گسلهای پله ای در زیر آن، دچار چین خوردگی اندکی شده است (J ...
[برق و الکترونیک] بوقی تاشده نوعی بوقی آکوستیکی که با تا کردن یا پیچش مسیر گلویی تادهانه درازترین مسیر ممکن را تولید می کند.
[عمران و معماری] پوشش با صفحه پلیسه ای - پوشش با صفحه تا شده
[نفت] ساختار چین خورده
وَردایست تاشده [علوم جَوّ] ساختار چینخورده و ناپیوستهای از وَردایست که معمولا با چرخندهای قوی و جریانهای جتی شدید و مناطق جبههای فعال همراه است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] نخ چندلا
[زمین شناسی] زاگرس چین خورده (ایران) این قسمت از زاگرس ناوه حاشیه ای و کراتونی سپر عربستان می باشد
[نفت] پرچین
[نفت] ناحیه چین خورده
چشم بسته، چشم بستن
پاسخ پروتئین واتابیده [زیستشناسی - پروتگانشناسی] فعالیت هماهنگ ژنهای خاصی که پروتئینیارها و پروتئازهای (proteases) مربوط به مرگ برنامهریزیشده یا وابسته به شبکۀ ...