[زمین شناسی] مایع چرخشی، گل حفاری.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] گردش سیال
[نفت] ستون سیال
[عمران و معماری] سیال قابل تراکم
[عمران و معماری] جریان سیال تراکم پذیر
دینامیک سیالات محاسباتی [هوافضا] فن عددگذاری در معادلات دیفرانسیل جزئی حاکم بر شارش شاره و بسط دادن اعداد با متغیرهای زمان و مکان برای به دست آوردن توصیف عددی نهایی کل جریان شارش ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[پلیمر] دینامیک محاسباتی سیال
لاک غلطگیری (مایع سفیدی که روی غلط های نوشته یا ماشین شده می مالند تا محو شوند)
مایع برشکاری [جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] مایعات سردکننده مانند روغنهای معدنی و آب صابون که برای سرد کردن ابزار و قطعات در برشکاری به کار میرود ...
[نفت] چگالی سیال
[عمران و معماری] سیال حفاری [زمین شناسی] سیال حفاری، گل حفاری . [معدن] سیال حفاری (حفاری اکتشافی) [آب و خاک] سیال (گل) حفاری
سَبُکرَوی پویا [مهندسی بسپار] کمیتی در نقطۀ مقابل گرانرَوی |||متـ . سَبُکرَوی fluidity2