ورزش : تیر مخصوص پرواز کوتاه و مستقیم براى شکار پرنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه احمقانه، توپ خالی زدن سایر معانی: (عامیانه) اشتباه لپی، گاف، لغزش بزرگ، لاف زدن
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaMn(HAsO4)2•2(H2O)
دارای نوسان وتغییر
موج زدن، نوسان داشتن، نوسان کردن، ثابت نبودن، با و پایین رفتن، بی ثبات بودن، روی امواج بالا و پایین رفتن سایر معانی: پس و پیش رفتن، بالا و پایین رفتن، افت و خیز کردن، موج وار حرکت کردن، حرکت ...
[زمین شناسی] نوسانی، نوسانش [نساجی] تغییر پذیر - متغیر
[عمران و معماری] تنش متغیر - تنش متناوب
[عمران و معماری] نوسان بار
[عمران و معماری] نوسان سطح پیزومتریک
[آب و خاک] نوسان
بازرگانى : نوسانات
قانون ـ فقه : نوسانات اقتصادى