شکست، خیطی، افتنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] محفظه فلاپی دیسک
[کامپیوتر] گرداننده فلاپی دیسک - دیسک گردان فلاپی دیسک گردانی برای دیسک ( فلاپی دیسکها ) . [برق و الکترونیک] فلاپی ران ؛ فلاپی گردان یکی از وسایل الکترومکانیکی و جانبی رایانه که عملیات خواند ...
(شیرجه رفتن در آب) با شکم به آب خوردن، با شکم فرود آمدن (belly-bump و belly-whop و belly-slam هم می گویند)
تغییر ناگهانی در مسیر یا طرز فکر و غیره، پشتک، وارو، پشتک وار، (الکترونیک) مدار الاکلنگی، مدار دو ضربه ای، (جمع) دمپایی لاانگشتی، (صدای ضربه ی تند و سبک) تپ، تلپ تولوپ، باصدای چلپ چلوپ، حرکت ...
[برق و الکترونیک] فلیپ - فلاپ اصلی - فرعی ترکیبی از دو فلیپ فلاپ که یکی از آنها ( اصلی ) اطالعات خود را در بله بالا رونده پالس ساعت دریافت می کند . دیگری ( فرعی یا فلیپ فلاپ خروجی ) اطلاعات ...
کامپیوتر : یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه مگافلاپ [کامپیوتر] مگافلاپ ؛ یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه
second million floating point operation per کامپیوتر : یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیز شناور در ثانیه [کامپیوتر] یک میلیون عملکرد با ممیز شناور در ثانیه ؛ یک می ...
[کامپیوتر] وسیله ذخیره اطلاعات با استفاده از میکرو دیسکهای لغزان .
[کامپیوتر] دیسک کوچک، مینی فلاپی .
الاکلنگ تک پایا
[برق و الکترونیک] فلیپ فلاپ RS فلیپ فلاپی که دارای دو ورودی منطقی است که R برای reset و s برای set اختصاص یافته است و تنها یک ورودی در هر لحظه می تواند 1 منطقی باشد . سرعت عملکرد آن با زمان ...