توپخانه ضد هوایی سایر معانی: تیراندازی ضد هوایی، آتش پاد هوایی، (عامیانه) انتقاد پر سر و صدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پَرک [علوم و فنّاوری غذا] لایۀ نازکی به ضخامت چند دهم میلیمتر از مادۀ غذایی خشکشده یا خمیر مادۀ غذایی که با خشککن غلتکی خشک شده باشد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
پودر پرکی [مهندسی مواد و متالورژی] پودری متشکل از دانههای تخت و نسبتا نازک
[عمران و معماری] تورق سنگدانه [زمین شناسی] تورق سنگدانه
پوسته پوسته، ورقه ورقه، برفکی، ورقه شونده، فلسی سایر معانی: لایه لایه، پوستک دار، دانه دانه (مثل دانه های برف یا شوره ی سر)، فلس فلس، دانه دانه شونده، پوسته پوسته شونده [عمران و معماری] پولک ...
پرک ذرت [علوم و فنّاوری غذا] پرک صبحانهای که عمده مواد تشکیلدهنده آن ذرت است
(کانادا) سکوب یا تخته ی ماهی خشک کنی
[کامپیوتر] دانه ی برفی کخ - نگاه کنید به fractal .
نابجا، منحرف، گمراه، کجراه، بی راه سایر معانی: نامعمول، ناهنجار، غیر عادی، نابهنجار، کج رو، ابیراه [زمین شناسی] گمراه، منحرف، بیراه، نابجا، کجراه .
عواقب بعدی، پسایند سایر معانی: پیامد، نتیجه (به ویژه نتیجه ی ناخوشایند)، (کشاورزی) پس چین، محصول ثانوی
بتا، دومین حرف الفبای یونانی سایر معانی: حرف دوم الفبای یونانی، رقم دوم (فهرست یا لیست)، نفر یا چیز دوم، (نجوم) نام دومین ستاره ی هر استارگان (صورت فلکی) از نظر میزان درخشش (که بعد از آن نام ...
هوس باز، دمدمی مزاج، بوالهوس، لوس سایر معانی: هوسران، متلون، (مهجور) تخیلی، پرخواب و خیال