برسازۀ گسترشی ثابت [پیوند] نوعی برسازۀ گسترشی که در تمام مدت درمان بهطور ثابت در محل نصبشده باقی میماند
واژههای مصوب فرهنگستان
میدان ثابت [برق و الکترونیک] میدان ثابت [ریاضیات] هیئت ثابت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] شکل ثابت یک شکل بلوری که شاخص های آن نسبت به طول ثابت اند. مثلاً مکعب {100} یا هشت وجهی {111} سامانه مکعبی. مترادف: شکل بلوری منفرد.
[سینما] کادر ثابت - تصویر ثابت
[آب و خاک] آب زیر زمینی ماندگار
سامانۀ جابهجایی ثابتهادیراه [حملونقل درونشهری - جادهای] نوعی سامانۀ جابهجایی شامل وسایل نقلیهای که فقط میتوانند در یک هادیراه معین ...
[کامپیوتر] واحددیسک با هد ثابت
[ریاضیات] زمان بین دو سفارش
لایه ثابت [ژئوفیزیک] لایهای فشرده از یونها و مولکولها که، براثر نیروهای برجذبی شیمیایی یا الکتریکی، بر روی الکترود یا جسم جامد قرار میگیرد ...
با درازای ثابت [نساجی] 476متر یا 560/56 یارد ابریشم [ریاضیات] طول ثابت
[کامپیوتر] فیلد با طول ثابت
[حقوق] بدهی ثابت، بدهی یا وام دراز مدت