فیتر، کمک مکانیک سایر معانی: جامه پرداز (خیاطی که لباس را تعمیر و اصلاح می کند) [نساجی] مکانیک [معدن] نصاب (عمومی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله کش گاز، کسی که کارش کشیدن لوله ی گاز و تعمیر لوازم گازی است، فیتر یا مکانیکی که لوله های گاز و لوازم گاز منازل را نصب و تعمیر میکند مکانیک دانی که اثاثیه گازبرای روشن کردن یاگرم کردن خا ...
[نساجی] کارگر چله بند
خیاط زنانه سایر معانی: (جامه) ظریف و زنانه، خیاط سفارشی
خیاط، خیاطی کردن، دوزندگی کردن، درخور کردن، مناسب کردن سایر معانی: دوخت و دوز کردن، دوختن، سازگار کردن، جور کردن، دوزنده