توانایی بدن برای انجام مؤثر و کارآمد فعالیت‌های کاری و تفریحی استاندارد [تغذیه]
واژه‌های مصوب فرهنگستان
هم‌سوسازی قابلیت‌های سازمان با بستر بیرونی برای تأثیرگذاری مثبت بر عملکرد [مدیریت]
سهم وراثتی یک فرد در نسل‌های آینده |||متـ . برازندگی [روان‌شناسی]
بهترین فنّاوری در دسترس برای ارتقای عملکرد سامانه‌های واپایش آلاینده‌ها در تأسیسات ثابت موجود [مهندسی محیط زیست و انرژی]
نوعی رابطۀ دوستی که با رفتار جنسی همراه است بدون آنکه تعهدی در کار باشد [روان‌شناسی]
نوعی گردشگری که در آن گردشگران به کشورهای دیگر سفر می‌کنند تا عمدتا از سامانه‌های رفاه اجتماعی آنها بهره‌مند شوند [گردشگری و جهانگردی]
مجموع خالص درآمدهای شرکت که براساس اصول پذیرفته‌شده حسابداری محاسبه می‌شود و شامل هزینه‌های آشکار (نقدی) کسب‌وکار، مانند هزینه‌های عملیاتی و بهره و مالیات و همچنین ه ...
آثار مثبت اقتصادی و اجتماعی و تفریحی حریق یا تأثیر مثبت آن در تغییر شالودۀ منابع [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
فرایندی در مدیریت طرح برای برنامه‌ریزی و اداره و تحویل و تعیین مجموعه‌منافعی که طرح برای دستیابی به آنها تنظیم شده است [مدیریت - مدیریت پروژه] ...
بازنمود مسیرها و رباینده‌های شگفت که حالت‌های ممکن انطباق یک سامانۀ پیچیده با محیطش را نشان می‌دهد [آینده‌پژوهی]
واگنی با امکانات اقامتی برای استراحت کارگران و کارکنان در محل کارگاه نصب خط [حمل‌ونقل ریلی]
گواهینامه‌ای که پس از بازرسی کشتی برای تأیید قابلیت حمل نوع خاصی از بار صادر می‌شود [حمل‌ونقل دریایی]