گرمی تب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوعی گاوچشم یا گل مینا سایر معانی: (گیاه شناسی) گاو چشم (chrysanthemum parthenium از خانواده ی composite)، بابونه ی زرد، بابونه ی اروپایی
تب دار، در حال تب سایر معانی: دارای تب (به ویژه اگر خفیف باشد)، داغ (مثل آدم تب دار)، تب آور، تب زا، هیجان زده، پر شور، پر تب وتاب، پر جوش و خروش، شوریده، تب گونه (feverous هم می گویند)، بیق ...
حالت تب، بیقراری
دسته ای از گیاهان خانواده بوقناق eryngium
[بهداشت] مالاریای بدخیم
(مالاریای شدید که ویژگی آن تپش تند قلب و سیاه شدن پیشاب است) تب سیاه آب
اماس مغز، التهاب دماه
گوزیدن، چسیدن، گوز دادن، ضرطه دادن، رجوع شود به: dengue
رجوع شود به: texas fever
تب معده ای یاروده ای، حمای معده، حصبه
رجوع شود به: infectious mononucleosis