پرتاب به خارج پنجره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفاع، حمایت، مدافعه، پدافند، محافظت، استحکامات سایر معانی: پناه، مدافع، حامی، دفاع کردن [فوتبال] دفاع کردن
سازوکار دفاعی [روانشناسی] ← سازوکارهای دفاعی آنمن
واژههای مصوب فرهنگستان
بى پناه، بى مدافع
(ورزش های هاکی و لاکراس) بازیکن خط دفاعی، بازیکن دفاع
زخم دفاعی [علوم نظامی] زخم و جراحت قربانی که در نتیجه تلاش او برای حفاظت از خود در برابر حمله مجرم با چاقو یا وسیلهای دیگر پدید آمده است ...
(گیاه شناسی)، بابونه ی کوتولا (anthemis cotula از خانواده ی composite که گل های مینا مانند و بدبو می دهد)، علف بلند و یک ساله ای به نام لاتین eupatorium capillifolium از خانواده ی composite
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: BaCuSi4O10 - وجه تسمیه : از نام Dr. Herta S. Effenberger اتریشی
(ترکی ولی از ریشه ی یونانی) افندی، آقا
روانشناسى : دفاع خود
[روانپزشکی] مکانیسم دفاعی ایگو. الگوهای رفتار محافظتی ارگانیسم که برای دفاع در مقابل آگاهی از آنچه اضطراب برانگیز است طرحریزی شده است.
گیر افتادن