منصفانه، بی طرفانه، دادورانه، بیغرضانه، منصف، بیطرف، منصفانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منصفانه، بی غرض، بی طرف، عادل، راست بین، حقگو سایر معانی: بی نظر، منصف، برابر نگر، داد ور، بی غرضانه [حقوق] بی طرف
درستى، صحت، حقانیت، عدالت، حق بودن