(در مورد سلاح های اتمی یا نیروگاه های اتمی و غیره) خراب آسود، خراب ایمن، محافظدار، با خرابی امن [کامپیوتر] تخریب امن [برق و الکترونیک] ایمن در مقابل خرابی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] کنترل ایمن از خرابی نوعی کنترل که طراحی ان طوری است که خرابی مدار آن در هیچ شرایطی نمی تواند وضعیت خطرناکی ایجاد کند.
خرابیایمن [حملونقل درونشهری - جادهای] ویژگی سامانهای که در صورت خرابی خطری برای افراد یا خللی در سامانههای دیگر ایجاد نشود و آسیب به حداقل برسد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
خرابیایمن [حملونقل هوایی] ویژگی سامانهای که در صورت خرابی خطری برای افراد یا خللی در سامانههای دیگر ایجاد نشود و آسیب به حداقل برسد ...
شکستایمن [حملونقل ریلی] ویژگی قطعهای که در صورت شکست آن خطری برای افراد یا خللی جدی در عملکرد کلی دستگاه ایجاد نشود و آسیب به حداقل برسد ...
خرابیایمن بسته [حملونقل درونشهری - جادهای] ویژگی قطعه یا دریچهای خرابیایمن که در صورت بروز خرابی همچنان بسته باقی میماند یا بسته میشود ...
خرابیایمن بسته [حملونقل ریلی] ویژگی قطعه یا دریچهای خرابیایمن که در صورت بروز خرابی همچنان بسته باقی میماند یا بسته میشود ...
خرابیایمن بسته [حملونقل هوایی] ویژگی قطعه یا دریچهای خرابیایمن که در صورت بروز خرابی همچنان بسته باقی میماند یا بسته میشود ...
واپایش خرابیایمن [حملونقل هوایی] نوعی واپایش خودکار که در هنگام خرابیِ سامانۀ افزارۀ واپاییده آن را حفظ میکند
طراحی شکستایمن [حملونقل ریلی] طراحی سامانه بهنحویکه در صورت بروز شکست به پایان رساندن مأموریت بدون آسیب دیدن افراد یا سامانههای حیاتی امکانپذیر باشد ...
خرابیایمن باز [حملونقل ریلی] ویژگی قطعه یا دریچهای خرابیایمن که در صورت بروز خرابی همچنان باز باقی میماند
سامانۀ خرابیایمن [حملونقل درونشهری - جادهای] سامانهای که در صورت خرابی منبع توان و مدارهای واپایش و سازههای دیگر مانع از به خطر افتادن جان کاربران سامانه یا اف ...