[برق و الکترونیک] سیگنال نمابر سیگنال تصویری که در هنگام پویش نسخه ی موضوع توسط دستگاه نمابر تولید می شود .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] نمونه امضاء
[برق و الکترونیک] ارسال نمابر ارسال داده های رقمی تولید شده در هنگام پویش موضوع ،که می تواند شامل عکس و تصویر نیز باشد،برای باز تولید در محل گیرنده .
مطابق، مساوی، یکسان، مشابه، شبیه، همانند، مانند، یکجور، مانندهم، متشابه، عینا مساوی و مرتبط با یکدیگر، بتساوی سایر معانی: مثل هم، شبیه به هم، همسان، شکل هم، به تساوی، به یک نحو، به طور همانن ...
[کامپیوتر] ماشین فاکس ؛ دستگاه فاکس
خیال، شبح، تمثال، صورت خیالی، نمودناک، شباهت وهمی، شباهت ریایی، شباهتتصنعی سایر معانی: تصویر، فرتور، وانمودگر، تظاهر، ریاکاری
تظاهر، وانمود، ظاهر سازی، تشبیه، تقلید، شبیه سازی، تمارض سایر معانی: جعل، تمار [حسابداری] شبیه سازی [شیمی] شبیه سازی، همانند سازی [سینما] نظیره سازی - شبیه سازی [عمران و معماری] تیر تیغه رو ...
رونوشت سایر معانی: ترا نوشت، نسخه، نوشته، سواد، نسخه رونوشت [حقوق] رونوشت استنساخ شده، سواد مذاکرات