وابسته به گسترش، انبساطی، گسترشی، متمایل به منبسط شدن، گسترش گرای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتداد پذیر، بسط وتوسعه یافتنی سایر معانی: برون خیز، دراز کردنی، بیرون زدنی، بیرون کشاندنی