الهام، اشکار سازی، افشاء، فاش سازی، وحی سایر معانی: آشکار سازی، هویدا سازی، نمایان سازی، (الهیات) وحی، الهام الهی، مکاشفه، اشراق، کشف و شهود، تجلی (خواسته ی خداوند)، تجلی گری، رازگشایی، افشا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازار مال فروشان، نمایش سوار کاری سایر معانی: (امریکا) نمایش کابوی ها (سوارکاری و کمند افکنی و غیره)، سوار کاری کردن
تماشاخانه گرایی، پیروی از روش تماشاخانه، تماشاخانه مسلکی
[سینما] تئاتری بودن
نوعی کژکامی که در آن رسیدن به ارضای جنسی ازطریق نمایش اندام جنسی عریان خود به افراد بیگانه و بدون هیچگونه فعالیت جنسی حاصل میشود [روانشناسی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان