مرکز تلفن [مهندسی مخابرات] مجموعۀ ساختمان و تأسیسات و تجهیزاتی که وظیفۀ اصلی آن اتصال خطوط تلفن به یکدیگر ازطریق سودهی است|||متـ . مرکز مخابرات، مرکز ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] مجتمع تبادلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گذرگاه تعویض [حملونقل ریلی] تالار عبورومرور مسافران برای دسترسی به قطارهای در حال تردد در خطوط یا مسیرهای موقت
انتگرال تبادل [فیزیک] انتگرالی بر روی مختصات فضایی دو ذرۀ یکسان که حاکی از برهمکنش بین حالت اولیۀ دو ذره و حالت پس از مبادلۀ مکانی آنهاست ...
برهمکنش تبادلی [فیزیک] برهمکنش ذرات بنیادی که با تبادل یک یا چند بوزون صورت میگیرد
چیزی که عوض داره گله نداره
ثبات معاوضه ای
دانشجوی مبادله ای، دانشجوی گیرودادی
رژیم جانشینپذیر [تغذیه] رژیمی که در آن میتوان مقادیری از غذاها را جانشین هریک از اجزای غذایی دیگر کرد
[خاک شناسی] کاتیون تبادلی
[خاک شناسی] درصد کاتیون تبادلی
[کامپیوتر] دیسک قابل تعویض .