ایزدور مقدس (اهل شهر سویل در اسپانیا)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهر لیبرویل (پایتخت کشور افریقایی گابون)
سرجان مندویل (نویسنده ی احتمالی سفرنامه ای به انگلیسی)
ناسزا گویان، بدگویان، فحاشى کنان، با فحش یا دشنام
[نفت] شیطانک انفجاری بی خطر
رجوع شود به: devilfish، ماهی کوسه
وسوسه های این جهان، دنیای شهوات و شیطان
واریته سایر معانی: نمایش چندگانه (شامل رقص و آواز و مسخره بازی و عملیات اکروباتیک)، شادمایش سبک، وادویل، نمایش متنوع، درام دارای رقص و اواز
جوانان دین دارگاهی چون پابسن گذارندبی دین می شوند
ماجراجویانه، با بی پروایی، جسورانه سایر معانی: ماجراجو، خطرجو
حادثه جو، پرماجرا، پرحادثه، بی پروا، دلیر سایر معانی: ماجراجو، خطرجو، جسور، بی باک، پر سرگذشت، مخاطره طلب
سختی، فلاکت، بدبختی، مشقت، ادبار و مصیبت، روزبد سایر معانی: ادبار، ناملایمات، پریشان حالی