هنگام غروب، هوای گرگ و میش، تاریک و روشن، تاریک نمودن سایر معانی: (آغاز تاریکی در اول شب) شفق، غروب، شب گیر، غلس، گرگ و میش، خور نشست، (شعر قدیم) تیره رنگ، شب رنگ، سایه گون، تاریکی، تیرگی، د ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی