ابدیت، ابد، بقاء، سرمد، ازلیت، جاودانی، بی زمانی سایر معانی: جاودانگی، جاویدی، تمام نشدنی، آخرت، حیات اخروی، زندگی جاودانه، جهان آخرت، (مجازی) یک قرن، یک عصر، مدت طولانی، مرگ، مکرر، بدون سرا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ازل
ازروز ازل
زندگی پس از مرگ سایر معانی: جهان باقی، آخرت
پایان نا پذیری سایر معانی: بی پایانی، همیشگی [ریاضیات] بی نهایت، بی پایانی، بی انتهایی
بى پایانى، بیحسابى، بزرگى بى اندازه
پایان نا پذیری، تهی نشدنی سایر معانی: پایان نا پذیری، تهی نشدنی
ابدیت سایر معانی: بیکرانی، نامتناهی بودن، بیحدی، بی اندازگی، بی انتهایی، (فضا یا فاصله یا مقدار یا زمان و غیره) بیکران، بی پایانی، (هندسه) نقطه ی بی نهایت، (ریاضی) ناپایانی، بی نهایت، infini ...
زمان های کهن و از یاد رفته، عهد کهن