زبانشناسی همگانی [زبانشناسی] ← زبانشناسی نظری
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] ریاضیات عمومی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] حرکت کلی بار متحرک بستر
(ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم) سپهبد نیروی هوایی، ژنرال پنج ستاره ی نیروی هوایی
(ارتش آمریکا در جنگ دوم جهانی) سپهبد، ژنرال پنج ستاره
[حسابداری] قدرت خرید عمومی پول
[حقوق] شرکت تضامنی
[حقوق] اختیارات کلی به اعتبار سمت (مانند اختیارات وکیل، وصی، امین، مدیر تصفیه) [ریاضیات] توان(ی) کلی (عمومی)
پزشک عمومی، پزشکی که تخصص ویژه ای ندارد، طبیب امرا عمومی، پزشک بیماریهای عمومی
[زمین شناسی] حرکت تقدیمی عمومی این حرکت ناشی از اثر ماه و خورشید و حرکت تقدیمی سیارهای، به عنوان تغییرات دراز مدت شناخته شدهاند. مجموعه دو حرکت تقدیمی، به نام حرکت تقدیمی عمومی معروف است.
[حسابداری] تغییر سطح عمومی قیمتها
[ریاضیات] ضابطه ی کلی همگرائی، اصل کلی تقارب، ضابطه ی کلی تقارب