[حسابداری] هزینه های عمومی [ریاضیات] هزینه های اداری و تشکیلاتی، هزینه های عمومی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشبینی عمومی [علوم جَوّ] پیشبینی وضع هوا برای استفادۀ عمومی که از پیشبینی برای کاربران خاص متمایز است
واژههای مصوب فرهنگستان
پیشبینی کلی [علوم جَوّ] پیشبینی سیماهای اصلی وضع هوای مورد انتظار در یک پهنۀ وسیع
[مهندسی گاز] تولیدکردن
[شیمی] ظرفیت گرمایی کل
[حقوق] امضاء یا ظهرنویسی برات بدون قید نام براتگیر
[ریاضیات] بازرسی کلی، بازرسی عمومی
[حسابداری] دفتر روزنامه عمومی [ریاضیات] دفتر روزنامه ی عمومی
[نساجی] اطلاعات عمومی - معلومات عمومی
[برق و الکترونیک] روشنایی عمومی
[سینما] مشی عمومی
[آمار] مدل خطی عام