[آب و خاک] دمای معادل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: states general
[نساجی] لیف مصنوعی استرا ( استات سلولز پولکی )
[ریاضیات] تخمین متوسط فرایند
وغیره، ومانندان، تااخر، الی اخر
ومانندان سایر معانی: (اشخاص یا چیزهای) اضافی، (نمایش و غیره) وردستان بازیگران
[زمین شناسی] دمای یوتکتیک،دمای همگدازی، نقطه یوتکتیک.
[زمین شناسی] کانیهای تبخیری کانی ای که در نتیجه تبخیر ته نشین شده است. مانند هالیت.
[زمین شناسی] زمرد شب اولیوین (پریدوت یا کریسولیت) که مقداری از ته رنگ زرد خود را در نور مصنوعی از دست می دهد و بیشتر سبز به نظر می رسد. (مانند یک زمرد) و به عنوان جواهر کاربرد دارد. مترادف: ...
مبالغه کردن در، گزافه گویی کردن، اغراق امیز کردن، بیش از حد واقع شرح دادن سایر معانی: غلو کردن، لافیدن، گزاف گفتن، گزاف گویی کردن، گنده گویی کردن، مبالغه کردن، اغراق گفتن، گزافیدن، تشدید کرد ...
بطوراغراق امیز
مبالغه امیز سایر معانی: اغراق امیز، گزاف گو، مبالغه کننده