پیرش شتابیافته [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پیری زودرس یک ماده سریعتر از حالت معمول، هنگامی که تأثیر یک یا چند عامل از عوامل پیری بهصورت مصنوعی در شرایط آزمایشگاهی ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[پلیمر] پیرسازی شتاب یافته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] تدوین تسریع شده
[آمار] آزمون عمر شتابیده
[شیمی] ذره شتاب دار، ذره با شتاب [ریاضیات] ذره ی شتاب دار
[سینما] ریتم تند شونده یا شتابی
خدمات پرسرعت [حملونقل درونشهری - جادهای] خدماتی در حملونقل عمومی که در آن واحدهای حملونقل در یک خط براساس برنامهای ازپیشتعیینشده، بدون توقف در ...
آزمون هوازدگی شتابیافته [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] آزمونی برای بررسی اثرات تخریبی عوامل جوّی بر روی فلز ازطریق شبیهسازی در آزمایشگاه ...
[شیمی] ماده تسریع کننده، کاتالیزور
[آب و خاک] جریان شتابدار
[شیمی] پتانسیل شتاب دهنده
[ریاضیات] بردار شتابان