نوعی شبکه بستکی ارائهگر خدمات مخابراتی فراخباند با کیفیت و مستقل از فنّاوریهای زیربنایی [فنّاوری اطلاعات و ارتباطات]
واژههای مصوب فرهنگستان
شتاب زاویهای هواگرد یا موشک یا کشتی حول محور قائم [هوافضا]
آهنگ تغییر سرعت جسم متحرک برحسب زمان در هر لحظه [فیزیک]
نسبت تغییر بُردار سرعت به زمان سپریشده [فیزیک]
مؤلفۀ شعاعی رو به مرکز شتاب ذرهای که در مسیر دایرهای حرکت میکند [فیزیک]
شتاب ناشی از گرانش در سطح زمین [فیزیک]
شتاب یک جسم براثر ربایش گرانشی یک سیّاره|||متـ . شتاب سقوط آزاد acceleration of free fall||| گرانی ظاهری apparent gravity [ژئوفیزیک]
← شتابدهندۀ ذرات [فیزیک]
ابزاری برای شتاب دادن ذرات باردار و رساندن آنها به سرعت یا انرژی مورد نظر|||متـ . شتابدهنده accelerator [فیزیک]
بهکارگیری روشهایی برای تکمیل کارها در زمانی کوتاهتر از برنامۀ پیشبینیشده یا الزامات پیمان [مدیریت - مدیریت پروژه]
نوعی رواندرمانی مبتنی بر این نظر که مشکلات عاطفی و رفتاری یک فرد حاصل شیوههای غیرانطباقی یا تفکر نادرست و نگرشهای تحریفشدۀ او نسبت به خود و دیگران است [روانشناس ...
درمان اختلالات روانی با استفاده از عبور جریان برق از مغز [پزشکی]