دارای یک مجلس مقننه سایر معانی: دارای یک مجلس شورا (در مقایسه با یک مجلس شورا و یک سنا)، تک پارلمانی، سیستم پارلمانی یک مجلسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] جریان هوادهی شده یکنواخت
[ریاضیات] توپولوژی عملگر یکنواخت
یک طرفه، یک جانبه، یک سویه، یک ضلعی، تک سویه سایر معانی: یک سویی، غیر متقابل، (گیاه شناسی) قرار گرفته در یک سوی محور یا ساقه، یک سو رست، رجوع شود به: unilineal، خمیده به یک سو، پیچیده به یک ...
گسیخت یک‌سویه [ژئوفیزیک] نوعی گسیخت گسل که در آن انتشار جبهۀ گسیخت از کانون زمین‌لرزه یک‌سویه است
واژه‌های مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] رویه ی یک طرفه
حد بالای دریافت [علوم و فنّاوری غذا] بیشترین مقدار دریافت روزانۀ مواد مغذی تاآنجاکه خطری برای سلامت عموم افراد جامعه نداشته باشد|||اختـ . حد UL ...
گفته [زبان‌شناسی] اصطلاحی که به پاره‌ای از گفتار (واژه، جمله، گفتمان) اطلاق می‌شود
تورم ابری [علوم پایۀ پزشکی] پیدایش کریچه در یاخته‌های بافت
[عمران و معماری] هواگیری با خلاء [زمین شناسی] هواگیری با خلا- هواگیری مکشی
[زمین شناسی] والمیرین - سری های ایالتی در ایلینویز: می سی سی پین زیرین و بالایی (معادل اساگین و مرامسین).
[زمین شناسی] کانی تشخیصی - کانی که یا در مقادیر قابل توجه در یک سنگ حاضر است یا ویژگی یا مخصوص آن سنگ می باشد. کانی که یک نوع سنگ را از نوع دیگر مجزا می نماید. مترادف: کانی ممتاز.