شکم پرست، ادم خوش گذران و عیاش سایر معانی: (کسی که از خوراک خوب لذت می برد و تفاوت های ظریف خوراک ها را درک می کند) خوراک گرای، خوراک شناس، پیرو عقیده اپیکور، ابیقوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربوط بخوشی ولذت سایر معانی: وابسته به لذت
مربوط بخوشی ولذت سایر معانی: روانشناسى : لذت جویانه
عیاش، خوش گذران، ساکن شهر سیباریس سایر معانی: اهل شهر باستانی سیباریس، سیباریسی
عیاش سایر معانی: عیاش