شریک شدن، شرکت کردن، سهیم بودن در، سهم بردن، بهره داشتن، قسمت بردن سایر معانی: (در کاری) شرکت کردن، شریک شدن در، همباز شدن، انباز شدن، بهره گرفتن، (خوراک) سهم بردن، خوردن، دارا بودن، مشترکا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی