[برق و الکترونیک] باند خالی ترازهای انرژی یک اتم که توسط الکترونها اشغال نشده باشند.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزمگاه پوشیده [علوم نظامی] میدان جنگ با ظاهر تغییریافته که در آن سربازان برای مقابله با قدرت تخریبی و انهدامی سلاحهای جدید، بهصورت پراکنده و در استتار مستقر میشوند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] مجموعه ی خالی
خوراک کارمایهخالی [علوم و فنّاوری غذا] غذایی غنی از کربوهیدرات که دارای انرژی زیاد و مقادیر بسیار ناچیز مواد مغذی است|||متـ . خوراک انرژیخالی ...
[ریاضیات] ناحیه ی شدنی تهی
[ریاضیات] گراف تهی
دست خالی، تهی دست، بینوا، بدون هدیه، دست خالی تهی مغز
رسانه تهی
واژِ تهی [زبانشناسی] نوعی واژ خاص که در سطح تقطیع واژی قابل تفکیک باشد، اما معنا نداشته باشد و به تکواژ خاصی اشاره نکند
(زبان شناسی) تک واژ تهی
خالی از، تهی از، بدون، بی
ادم بی پول یا تهی کیسه