قی اور، داروی استفراغ اور سایر معانی: (پزشکی - داروسازی) قی آور، وم آور، تهوغ انگیز، هراش آور، داروی استفراه اور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضدّاستفراغ [علوم دارویی] عاملی که موجب جلوگیری یا درمان استفراغ شود
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] عمل حسابی عمل رایانه ای رقمی که کمیات عددی را جمع ،تفریق،ضرب، تقسیم ویا مقایسه می کند.
وابسته به مراسم تطهیر، مطهر کننده، تطهیری
پاک کننده، مسهل، ضد یبوست، تطهیری، کارکن، پاکساز، پالایشی سایر معانی: ملین، پالاینده، پالاگر
تطهیری، برزخی سایر معانی: وابسته به برزخ
گوشه نشین، عابد، پرت، منزوی، تک، منفرد، مجرد، تنها سایر معانی: یکه و تنها، فقط، فرد، منحصر بفرد، یگانه، دور افتاده، خلوت، (گیاه شناسی) تک رست، (جانور شناسی) تک زی، غیر اجتماعی