اعتماد به نفس، اتکا به نفس، خود استواری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] خود بایاس بایاس بیس یا گیتی که به طور خودکار با جاری شدن جریانهای الکترود از طریق مقاومتی در مدار بیس یا امیتر ترانزیستور دو قطبی یا در مدار گیت یا سورس ترانزیستور FET تامی ...
خودکور، نادان، گمراه شده توسط نفس خود
[نساجی] خود حجیم شونده
خود نگار، ثبت شونده بطور خود کار
خودخواه، خودپسند، خود محور، ثابت ونامتحرک، متوجه نفس خود، خودگرای
رمز خودرس [کامپیوتر] رمز خودرس
(فر خوراکپزی) خود پاکساز [پلیمر] خود پاک کنندگی
[آب و خاک] سرعت خود شویی
خود متمم
از خود راضی، خود خوشایند
[برق و الکترونیک] خود متمم