[ریاضیات] عنصر های خطی-مستقل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] تماس عنصر ها در مشبّکه
[آب و خاک] عناصر هواشناسی
[آمار] روش اجزا
[زمین شناسی] عناصر معدنی معادل "عناصر". اصطلاحی است که متخصصین تغذیه آن را بکار می برند.
[ریاضیات] عنصر های مداری
[معدن] عناصر گروه پلاتین (زمین شناسی اقتصادی)
[سینما] عوامل نمایش صحنه - عوامل صحنه ای
[ریاضیات] مجموعه ی n عنصری
[ریاضیات] اجزای متقارن
عنصرهای اَبَرسنگین [فیزیک] مجموعهای از عناصر تقریبا پایدار، با عدد اتمی حدود 114 و عدد جرمی حدود 298، که وجودشان پیشبینی شده است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] سه عضو یا بیشتر