شبکۀ برق [مهندسی برق] بافهها/ کابلها، خطها، پستها و تجهیزاتی خاص برای انتقال و توزیع انرژی الکتریکی
واژههای مصوب فرهنگستان
[نفت] نیروگاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] پیشرانش الکتریکی پیشرانش فضاپیماها یا سایر وسایل نقلیه با استفاده از روشهای الکترواستاتیکی، الکتروگرمایی، یا پلاسما در حالی که درپیشرانش شیمایی مستقیاً از سوخت استفاده می ش ...
گشتاور چارقطبی الکتریکی [فیزیک] کمیتی برای توصیف توزیع بار الکتریکی که متناسب است با حاصلضرب چگالی بار در مجذور فاصله
[معدن] آتشباری الکتریکی (آتشباری)
[عمران و معماری] ترن برقی - قطار برقی
شیشۀ برقی [قطعات و اجزای خودرو] شیشۀ کناری که با موتور برقی به بالا و پایین کشیده میشود
[سینما] سوئیچ کنترل کننده الکتریکی عدسی زوم
خودروِ ترکیبی برقی ـ پیلسوختی [قطعات و اجزای خودرو] خودروی ترکیبی که در آن انرژی الکتریکی موردنیاز موتور برقی از دو منبع پیلسوختی و باتری تأمین میشود ...
[برق و الکترونیک] حافظه ی فقط خواندنی با تغییر پذیری الکتریکی [ ای آر ام] نوعی حافظه ی فقط خواندنی که بعد از هر بار اعمال میدان الکتریکی مناسب و پاک کردن کل حافظه می توان آن را دوباره به صور ...
[برق و الکترونیک] زاویه ی الکتریکی زاویه ای که یک لحظه ی خاص در چرخه ی جریان متناوب را مشخص می کند و معمولاً بر حسب درجه بیان می شود . هر چرخه برابر با 360 درجه و بنابراین ربع چرخه به اندازه ...
[برق و الکترونیک] وسیله برقی