لیست واژه‌ها

photoelectric current

[برق و الکترونیک] جریان فتو الکتریک جریانی از الکترونهای گسیل شده از کاتد لامپ خلا نوری تحت تاثیر نور .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photoelectric cutoff register controller

[برق و الکترونیک] کنترل کننده ثابت قطع فتو الکتریکی سیستم کنترل فتو الکتریکی که به عنوان رگوله کننده موقعیت طولی برای ثابت نگهداشتن موقعیت نقطه قطع نسبت به یک الگوی تکرار شونده، روی جسم متحر ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photoelectric devices

[کامپیوتر] دستگاههای فتوالکتریکی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photoelectric emission

[برق و الکترونیک] گسیل الکترونها از موادی خاص در اثر قرار گرفتن در معرض تابش در ناحیه مرئی طیف یا نزدیک آن.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photoelectric flame failure detector

[برق و الکترونیک] آشکار ساز اشکال - شعله فتوالکتریکی کنترل فتوالکتریکی که به هنگام خاموش شده شعله مصرف کننده سوخت، جریان سوخت را قطع می کند.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photoelectric magnitude

قدر فوتوالکتریکی [نجوم‌] قدر ستاره که به‌ کمک نورسنج‌های فوتوالکتریکی (photoelectric photometer) اندازه‌گیری می‌شود ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

photoelectric pinhole detector

[برق و الکترونیک] آشکارساز سوراخهای ریزفتوالکتریکی سیستم کنترل فتوالکتریکی که سوراخهای کوچک در ماده شفاف را آشکار می کند.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photoelectric pulse generator

[برق و الکترونیک] مولد پالس فتوالکتریکی مولد پالس دارای روزنه های روی یک دیسک نصب شده روی محور یا استوانه ای که به طور متفاوت نوری تابیده به یک سلول نوری را ارسال و قطع می کند . بسامد پالس خ ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photoelectric register control

[برق و الکترونیک] کنترل ثبات فتوالکتریکی سیستمی برای کنترل فرایند صنعتی که در آن تغییر در مقدار نور تابیده از یک سطح متحرک، فرمان پاسخی مانند توقف فرایند را صادر می کند. این سیستم شامل یک من ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photoelectric turbidimeter photoelectric opacimeter

[برق و الکترونیک] زلالی سنج فتوالکتریکی ؛ شفافیت سنج فتوالکتریکی ابزار فتوالکتریکی که زلالی حلالهای نسبتا ً شفاف را تعیین می کند.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photoelectromagnetic effect

[برق و الکترونیک] اثر فتوالکترومغناطیس وقتی که نور روی سطح تخت یک نیمرسانای فلزی قرار می گیرد در میدان مغناطیسی موازی با سطح می افتد، زوجهای الکترون - حفره بیشتری تولید می شوند. این حاملها د ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

photomultiplier tube multiplier phototube electron multiplier phototube

[برق و الکترونیک] لامپ خلأ ضرب کننده نوری ؛ لامپ خلأ ضرب کننده ؛ لامپ خلأ جذب کننده الکترونی لامپ الکترونی شیشه ای یا فلزی دارای کاتد نوری و دینودهای مجزا یا پیوسته در برابر آند . الکترونهای ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید