خروج سایر معانی: خروج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واپسروی سنّی [روانشناسی] 1. روشی خوابوارهای که در آن درمانگر به مُراجع کمک میکند تا تجربهای بسیار مهم را با تلقین بازگشت او به دورههای گذشته و زمان وقوع آ ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] خودهمگرایی [صنعت] خود برگشت
[زمین شناسی] رگرسیون بیزی [آمار] رگرسیون بیزی
[آمار] مدلهای رگرسیونی سانسور شده
[علوم دامی] پس روی جسم زرد، ازبین رفتن جسم زرد .
فرودروی، پایین روی، نزول (به ویژه کم شدن تدریجی مالیات درآمدهای کم)
[ریاضیات] به واسطه ی رگرسیون
[ریاضیات] همبستگی نمایی، برگشت نمایی، رگرسیون نمایی
[آمار] رگرسیون کسری
[آمار] رگرسیون تکراری
وایازش پسبودی [آمار] وایازشی که در آن مقادیر متغیرِ وابسته و حداقل یکی از متغیرهای مستقل نسبت به هم پسی دارند