(روزنامه و بنگاه نشریاتی و غیره) سر ویراستار، سرویرایشگر، سردبیر ارشد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(عقاید شخصی خود را در متن وارد کردن یا بر زدن) ویراستار پردازی کردن، (روزنامه و مجله و غیره)، سرمقاله نوشتن، ویراستاره نویسی کردن، روزنامه نگاری سرمقاله نوشتن
بطور چاپى، بشکل سرمقاله
[سینما] دستیار تدوین کننده - دستیار تدوینگر
ویراستار ارشد
ساختمان شهرداری، شهرداری (سازمان و ادارات آن)، بلدیه (municipality هم می گویند)، (روزنامه نگاری)، (امریکا) سردبیر مسئول اخبار محلی، میز شهری، نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
(روزنامه و موسسه ی انتشارات) سردبیر، ویراستار، ویرایشگر، مصحح
[حسابداری] دفتر معین بستانکاران
[سینما] تدوین کننده نوار دوبلاژ - متصدی آمیزش نهایی
[سینما] تدوین کننده - تدوین گر فیلم - ویراستار فیلم
[برق و الکترونیک] ویرایشگر صفحه ای
[کامپیوتر] ویرایشگر تصویر