پیش امدگی لبه بام، هر چیزی که کمی پیش امدگی دارد سایر معانی: (معماری) رخبام، لبه ی بام، سایه انداز [عمران و معماری] تیر نشیب - گوشه پایین بام - لبه پایین بام - لبه بام [زمین شناسی] لبه بام، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] ناودان باران - ناودان بام [زمین شناسی] ناودان بام، ناودان باران
استراق سمع کردن سایر معانی: گوش ایستادن
شنودگر [رمزشناسی] شخص یا نهادی که بهصورت غیرمجاز به دادههای یک شبکۀ ارتباطی دسترسی مییابد
واژههای مصوب فرهنگستان
شنودگر [مهندسی مخابرات] شخص یا نهادی که بهصورت غیرمجاز به دادههای یک شبکۀ ارتباطی دسترسی مییابد
گوش ایستنده، استراق سمع کننده، غماز
شنود [مهندسی مخابرات] ورود مخفیانه به یک شبکۀ ارتباطی، اعم از صوتی یا نوشتاری، بدون ایجاد هرگونه تغییر در محتوا یا اختلال در آن
(هنگام داغ کردن پیه و دنبه و سایر چربی های حیوانی برای ساختن صابون و شمع و غیره) ته نشین، درده (cracklings هم می گویند)، تفاله، پیه، پس مانده پیه
[نساجی] نوعی چرخ نخ ریسی دستی قدیمی
وسمه
برگها سایر معانی: جمع واژه ی: leaf، صورت جمع کلمه leaf
برگهای پیکانی