زمینلرزۀ درونصفحهای [ژئوفیزیک] زمینلرزهای که در درون یک صفحۀ سنگکرهای، با فاصلۀ بسیار از مرز صفحه، روی میدهد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بیشینهزمینلرزه پذیرفتنی [ژئوفیزیک] ← زمینلرزه خاموشیایمن
زمینلرزه خاموش [ژئوفیزیک] زمینلرزهای بدون موجهای حجمی و سطحی کوتاهدوره
زمینلرزه آهسته [ژئوفیزیک] زمینلرزهای که در آن دوام چشمه نسبت به گشتاور لرزهای بسیار طولانی است
زمینلرزۀ کوچک [ژئوفیزیک] زمینلرزهای همراه با شکست بخشی از پهنای یک زون لرزهزا
زمینلرزه زمینساختی [ژئوفیزیک] زمینلرزه ناشی از آزاد شدن انرژی انباشتهشده براثر دگرشکلی زمینساختی
زمینلرزۀ چکانشی [ژئوفیزیک] زمینلرزهای که در هنگام زمینلرزۀ اصلی یا زمان کوتاهی پس از آن کاملا بیرون از منطقۀ پسلرزهها روی میدهد ...
ریززمینلرزه [ژئوفیزیک] زمینلرزهای با بزرگی کوچکتر از 1
[زمین شناسی] زمین لرزه آتشفشانی - زمین لرزه ای که بیشتر همراه تاثیر نیروهای آتشفشانی دیده می شود تا در زمان فعالیتهای نیروهای زمین ساختی.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحلیل قطعیتی خطر زمینلرزه [ژئوفیزیک] ارزیابی مقادیر یکتای بیشینهپارامتر جنبش زمین بر پایه مدلهای چشمه یا رویدادهای منفرد، بدون در نظر گرفتن احتمال وقوع ...
تحلیل خطرپذیری زمینلرزهای [ژئوفیزیک] محاسبه خطرپذیری ناشی از زمینلرزه برای هر دارایی یا مجموعهداراییها
تلاطم، ضرب، ضغطه، لطمه، تصادم، صدمه، تکان، خرمن، هول، تشنج سخت، هراس ناگهانی، توده، توده کردن، تکان دادن، ترساندن، تکان سخت خوردن، دچار هراس سخت شدن، هول و هراس پیدا کردن سایر معانی: تکانه، ...