زمین، خاک، خورشید، کره زمین، سطح زمین، دنیای فانی، سکنه زمین، با خاک پوشاندن سایر معانی: (معمولا e بزرگ) کره ی زمین (قطر: حدود 12760 کیلومتر)، گلین گوی، خشکی (در برابر دریا یا هوا)، سرزمین، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کوه نوردی] زمین لغزه، رانش زمین
[سینما] کابل ارت (زمینی )
[برق و الکترونیک] متصل به زمین
[زمین شناسی] پوسته، قشرزمین
[مهندسی گاز] جریانهای زمینی
[عمران و معماری] سد خاکی [خاک شناسی] سد خاکی [آب و خاک] سد خاکی
[زمین شناسی] مته پیچواره (خاک)
[زمین شناسی] بند خاکی، پشته خاکی
[عمران و معماری] ریزش خاک - زمین ریزش - خاک ریزش [زمین شناسی] ریزش خاک
[عمران و معماری] خاکریز [زمین شناسی] خاکریز
پنبه نسوز، پنبه کوهی، سنگ کتان [زمین شناسی] آزبست ابریشمی، پنبه خاکی، آزبست ابریشمی نرم.