مادهای که موجب یازش زنجیر میشود [شیمی]
واژههای مصوب فرهنگستان
یخی که بر سطح دریاچه تشکیل شده باشد [علوم جَوّ]
یخی که بر سطح رودخانه تشکیل شده باشد [جغرافیا]
یختود مناطق مرکزی اقیانوس شمالگان [علوم جَوّ]
نوعی برفپوسته بهصورت لایۀ یخ ضخیمتر از پوسهپوسته (film crust) بر روی سطح برف [علوم جَوّ]
← یخمِه [علوم جَوّ]
یخبندانی که در آن پوشش گیاهی از بین میرود [علوم جَوّ]
رخداد دمای هوای کمتر از صفر درجۀ سلسیوس که گیاهان یکساله را بدون تشکیل بلورهای یخ روی سطوح آنها، از بین میبرد [علوم جَوّ]
وسیلهای مکانیکی یا برقی یا ماشینی برای یخزدایی از روی سطوح هواگَرد [حملونقل هوایی]
زدودن یخ ایجادشده از روی سطوح مختلف هواگَرد [حملونقل هوایی]
ذوب شدن یا ذوب کردن یخ مواد غذایی یخزده [علوم و فنّاوری غذا]
ویژگی مادۀ غذایی که در یخزن نگهداری شده باشد [عمومی]