صورتی کوتاهشده که حاصل فرایند کوتهسازی است|||متـ . اختصار [علوم کتابداری و اطلاعرسانی]
واژههای مصوب فرهنگستان
کودی که منشأ گیاهی یا دامی دارد و برای تقویت خاک به کار میرود [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]
کودی که سرعت انحلال آن در آب زیاد است [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]
کودی که عناصر نیتروژن و فسفر و پتاسیم دارد [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]
نوعی خسارت به برگ و ساقۀ گیاه براثر کاربرد بیشازاندازۀ کود و مواد شیمیایی [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]
قرار دادن توأم کود و بذر در خاک بهگونهایکه بذر و کود در تماس مستقیم با هم قرار گیرند [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]
دستگاهی که از آن برای انتقال و پخش کودهای دامی استفاده میشود [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]
مربوط به کودککامی [روانشناسی]
ترجیح دادن کودک بهعنوان موضوع رابطه و فعالیت جنسی [روانشناسی]
ناتوانی مطلق در تشخیص رنگها و تفکیک هالههای رنگین|||متـ . تکرنگبینی monochromatism, monochromasia, monochromatic vision, monochromatopsia [زیستشناسی] ...
بخش آغازین فراخروده [زیستشناسی]
کورهای که منبع اصلی حرارت آن برق است [سراميک]