چندۀ یک مادۀ سمی که در مدتزمان معین 50 درصد اندامگانهای مورد آزمایش را میکُشد|||متـ . چندۀ نیمکُش [مهندسی محیط زیست و انرژی]
واژههای مصوب فرهنگستان
فرایندی که در آن به هر درجۀ خاکستری از یک تصویر برمبنای جدول معینی از درجات خاکستری مقداری نسبت داده میشود [مهندسی نقشهبرداری]
چسبندگی تایر به جاده، علیرغم وجود نیروهای مزاحم تعادل حرکتی [مهندسی بسپار - تایر]
فرایندی شیمیایی شامل تشکیل یک ترکیب ناجور که دارای حداقل یک کاتیون فلزی در همتافتها یا یون هیدروژن است، چنانکه کاتیون فلزی در چنگالهای از پیوندهای همتافت گرفتار میشود ...
مادهای که با اتصال به یونهای فلزی ساختار حلقهای پایدارتر تشکیل میدهد [علوم دارویی]
مربوط به چنگالهسنجی [شیمی]
فلج هر چهار اندام [علوم پایۀ پزشکی]
← بُرشگر چهاربازه [ژنشناسی و زیستفنّاوری]
گُنجایهای سبومانند با اندازه اسمی چهارلیتر، با دهانه و دستهای کوچک، که در ایران برای بستهبندی مایعات غیرخوراکی از آن استفاده میشود [مهندسی بسپار - مجموعه بستهبن ...
نوعی بالگرد که دستکم سه چرخانه آن را از زمین بلند میکنند و پرواز میدهند [علوم نظامی]
هنرمندی که کار چهرهپردازی انجام دهد|||* در زبان فارسی واژۀ گریمور برای این مفهوم به کار رفته که ساخته فارسیزبانان است. [سینما و تلویزیون]
← پسینچوب [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]