پودری که در هوا ناپایدار است و به علت بزرگی سطح رویۀ دانههایش خودبهخود آتش میگیرد [مهندسی مواد و متالورژی]
واژههای مصوب فرهنگستان
پودری فلزی مرکب از حداقل دو جزء که بهطور نسبی یا کامل با هم آلیاژ شدهاند [مهندسی مواد و متالورژی]
پودر متخلخلی که معمولا از احیای اکسیدها حاصل میشود [مهندسی مواد و متالورژی]
پودر تولیدشده بهصورت رسوب در واکنش جابهجایی شیمیایی [مهندسی مواد و متالورژی]
پودری با دانههایی به شکل سوزن یا میله [مهندسی مواد و متالورژی]
پودری با دانههای ریزتر از اندازۀ کمینۀ تعیینشده براساس یکی از مشخصههای اندازۀ دانه|||متـ . پودر زیراَلک [مهندسی مواد و متالورژی]
پودر تولیدشده ازطریق احیای ترکیبات، معمولا اکسیدها، با هیدروژن [مهندسی مواد و متالورژی]
پودری متشکل از دانههای تخت و نسبتا نازک [مهندسی مواد و متالورژی]
نوعی مادۀ پوششی صددرصد جامد که بهصورت پودر خشک به کار میرود و پس از پخت در دمای بالا ذوب میشود و فیلم (film) پیوستهای تشکیل میدهد [شیمی] ...
پودری متشکل از دانههای فلزی که ضخامت دانههای آن از دانههای پودر پرکی بیشتر است [مهندسی مواد و متالورژی]
پودری که ازطریق تجزیۀ حرارتی کربنیل فلزات به دست میآید [مهندسی مواد و متالورژی]
پودری با دانههای لبهتیز [مهندسی مواد و متالورژی]