شکلپذیری [ژئوفیزیک] معیار تندهی ماده به تغییر شکل مومسان، بیآنکه بشکند
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] دمای تحویل چکشخواری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدم امادگی برای لوله شدن، اقامه، اوردن، ایراد، سراغاز، مقدمه، ذکر
سازگاری، قابلیت انعطاف، خم پذیری سایر معانی: قابلت انعطاف [نساجی] قابلیت انحناء - نرمی - خمیری [پلیمر] خم شدنی، خم پذیری
دمدمی مزاجی، تغییر پذیری، نرم شدنی، تاشدنی، انحناء پذیری سایر معانی: انحناء پذیری، تغییر پذیری، نرم شدنی، تاشدنی، دمدمی مزاجی
معیار تندهی ماده به تغییر شکل مومسان، بیآنکه بشکند [ژئوفیزیک]