روباره [مهندسی مواد و متالورژی] اکسید فلزات همراه با سایر ناخالصیها که معمولا بر روی سطح فلز مذاب جمع میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
ریم دار، تفاله مانند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفاله، روده، نخاله، اشغال، خاکروبه، زباله، فضولات، خش، اشغال خاکروبه سایر معانی: چیز بی ارزش یا زننده، آشغال [عمران و معماری] زباله - آشغال [کامپیوتر] داده ناخواسته ؛ آشغال ؛ زباله [بهداشت] ...
ته نشین، باقی مانده، پس مانده، زیادتی، فضله، فضولات، پس ماند، قسمت باقی مانده، تفاله مانده سایر معانی: تفاله، مانده، بقیه، مابقی، (شیمی) پس مانده ی تقطیر، ته مانده، فاضل [علوم دامی] پسمان، ب ...
کف، خاکستر، تفاله، اشغال، چرک، درده، گداز اتشفشانی، فلز نیم سوخته، تفاله گرفتن از سایر معانی: (گداز گری) سرباره، روباره، داش، ریم آهن، تفاله ی فلز، گدازه ی آتشفشانی (به ویژه اگر سرباره مانند ...