[علوم دامی] پودر خشک شده مرکبات .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشکبار، میوه خشک شده سایر معانی: میوه خشک کرده
میوه خشک، اجیل
[زمین شناسی] یخ خشک شده یخ دریایی که سطح سفید شده ی آن حاوی شکاف ها و حفرات یخگشاد است که به دنبال نا پدید شدن برفاب، حاصل می شود .
شیرخشک [علوم و فنّاوری غذا] شیر کاملی که رطوبت آن کاهش یافته و بهصورت پودری با ماندگاری بسیار درآمده باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
آجیل، چار مغز
ریوند
شیرخشک بیچربی [علوم و فنّاوری غذا] نوعی شیر بیچربی که رطوبت آن کاهش یافته و بهصورت پودری با ماندگاری بسیار درآمده باشد ...
[علوم دامی] شیر خشک پس چرخ -
[عمران و معماری] در هوا خشک شده - خشک شده در هوا - خشکیده در هوا - در هوا خشکیده [نساجی] خشک کردن با هوا
خشکشدۀ انجمادی [علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذاییای که با روش خشک کردن انجمادی تولید شده است
[عمران و معماری] خشک شده در گرمخانه