[عمران و معماری] زهکش خشکه چینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] زهکش صحرایی
کفآبهرَوی [شیمی] خارج شدن مایع ازحباب کف
واژههای مصوب فرهنگستان
از بین رفتن، از مزه افتادن، هدر رفتن
[عمران و معماری] زهکشی خوب
[نفت] تخلیه در اثر نیروی ثقل
[آب و خاک] شبکه زهکشی آبکند
[خاک شناسی] زهکشی دشوار
[زمین شناسی] ایجاد تسهیلات زهکشی
[آب و خاک] برگاب، زهکش جمع آوری کننده
[زمین شناسی] آبراهه داخلی طرح نا ممتد رودهای فصلی که تا اقیانوس جریان نمی یابند.
[خاک شناسی] زهکشی داخلی خاک [آب و خاک] زهکشی داخلی خاک