شعر بد، شعر بند تنبانی سایر معانی: شعر بی مایه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نظم، شعر، اشعار، فن شاعری، چامه سرایی، لطف شاعرانه سایر معانی: سرواد، چامه، چکامه، آثار شعری