سرگیجه سایر معانی: گیجی، دوران
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dizziness, n•گیجی، گیجش، منگی
دریا زدگی، ناخوشی دریا سایر معانی: حالت استفراغ (در اثر حرکت کشتی)، تهوع وبهم خوردگی حال در سفر دریا